روایت 5 زن مشهور هالیوود از تجربه ابتلا به افسردگی - مجله صادق ویلا

همه ما آمادگی صحبت بی پرده درباره مسائل روحی خود را نداریم. اما سلبریتی هایی که در ادامه از آن ها خواهیم گفت تصمیم گرفتند راهی که تا دستیابی به سلامت روان طی کردند را با دیگران هم در میان بگذارند تا آن ها بدانند که تنها نیستند و خاتمه شب سیه سپید است.

بلا حدید

بلا حدید برای مدتی طولانی با افسردگی و اضطراب سخت درگیر بود و صحبت درباره آن برایش سخت بود. او دراینباره گفته: 3 سال هر روز صبح آشفته از خواب بیدار می شدم و در تنهایی گریه می کردم. به هیچ کس نشانش نمی دادم. وقتی می رفتم سر کار، وقت ناهار در اتاق شخصی ام گریه می کردم.

او حالا می فهمد که دچار فرسودگی روانی و مانیا (نوسانات خلقی شدید) شده بود. آن موقع هیچ کس از نزدیکانش نمی توانست بفهمد که دلیل گریه های او چه بود.

حدید برای مبارزه با افسردگی به سراغ روانشناس رفت و در اقدامی مهم درباره آن بی پرده با مردم صحبت کرد. او می گوید گاهی فقط احتیاج دارید که از دیگران بشنوید که دوست تان دارند، شما را می بینند و به حرف هایتان گوش می نمایند.

به گفته حدید، تنها چیزی که لازم دارید وقت است و اینکه با خودتان تنها باشید تا آسیب های روحی و محرک های روانی تان را بشناسید. او در اینباره گفته: می خواهم بدانید که همواره خاتمه شب سیه سپید است و همه فراز و نشیب ها بالاخره جایی تمام می گردد.

لیدی گاگا

برای سوپر استار شدن بهای سنگینی باید پرداخت. گاهی باید برای رسیدن به موفقیت از خودگذشتگی های زیادی کنید. لیدی گاگا می گوید برای مدتی طولانی نمی توانست بپذیرد که چه کسی است. او صبح ها از خواب بیدار می شد و باورش نمی شد که لیدی گاگا است. بعد از آن بود که گرفتار افسردگی و اندوه شد.

او در اینباره گفته: من خودم را ساختم، لیدی گاگا را - زندگی ام را طوری تنظیم کردم که بیانگر دردم باشد. اینطوری بر افسردگی ام غلبه کردم، با ساختن کسی که احساس می کردم از من قوی تر است.

او تا مدت ها میلی به انجام هیچ کاری نداشت و سپس کم کم دوباره آغاز کرد به ساخت موسیقی و روایت قصه زندگی خود به وسیله آثارش. او صرفاً خود را آزاد گذاشت و موسیقی ای را ساخت که می خواست بسازد.

لیدی گاگا می گوید باید هر کاری که از آن لذت نمی برید را کنار بگذارید. به محض این کار همه چیز سر جایش قرار خواهد گرفت.

کارا دلوین

کارا دلوین مسائل روحی اش را نتیجه درگیری های دوران مدرسه اش دانسته است. آن موقع برای دلوین شکست خوردن امری غیر قابل قبول بود. او دراینباره گفته: فکر می کردم به میزان کافی خوب نیستم. اینکه نمی توانستم به خوبی دیگران باشم مرا از خودم متنفر می کرد.

این نگرش در فکر او نهادینه شده بود. او چیز تاریک و سیاهی در درون خود احساس می کرد، اما نمی دانست مشکلش دقیقاً چیست. این آسیب روحی حل نشده او را گرفتار یک سبک زندگی ناسالم و عادات بد کرد.

دلوین پس از پشت سر گذاشتن یک سال پرتلاطم، به تازگی پی برده همه وقتش را صرف کوشش برای شادمان کردن دیگران می کرد و از خودش غافل شده بود. او دراینباره گفته: خیلی ناراحت نماینده است، چون فکر می کردم دارم خوش می گذرانم.

او حالا سعی دارد خود را در اولویت قرار دهد. دلوین کوشش می نماید در لحظه زندگی کند و بسیار مراقب انتخاب های شغلی اش است. او در اینباره گفته: کار اهمیت بسیار زیادی دارد، ولی در اولویت دوم است، چون مهم تر از همه این است که بتوانم روی خودم کار کنم.

دمی لواتو

دمی لواتو از 7 سالگی با افسردگی درگیر بوده است. او روز های بسیار سختی را از سر گذرانده، اما از صحبت درباره آن در مصاحبه های خود خجالت نمی کشد چرا که به گفته او این مشکل گاهی می تواند خیلی خیلی تاریک و سیاه باشد.

او حالا برای غلبه بر افسردگی خود از عزیزانش و همینطور هنر خود یاری می گیرد. او به وسیله آثارش چیز هایی را بیان می نماید که واقعاً برایش مهم هستند.

اصلی ترین پیغام او به مردم این است که تسلیم نشوند و برای داشتن یک زندگی بهتر بجنگند. او دراینباره گفته: زندگی بالا و پایین دارد؛ و همانطور که شادی زودگذر است، غم هم همینطور است؛ بنابراین باید به امید چنگ بزنیم و به مبارزه ادامه دهیم و اراده خود را از دست ندهیم.

کریستن بل

کریستن بل برای ترویج مقوله توجه به سلامت روان کوشش می نماید. به گفته بل، نباید به افسردگی خود اجازه وخیم شدن داد. او می گوید باید به محض اینکه احساس کردید افسردگی دارد به سراغ تان می آید، دست به کار شوید، چون خود به خوبی می داند که وقتی هیچ کاری برای حل این مشکل نکنید، تا کجا می تواند پیش رود.

او برای غلبه بر این احساس به روانشناس مراجعه و دارو مصرف می نماید. اما به تازگی به این نتیجه رسیده که نباید درمورد افسردگی سکوت کرد.

او دراینباره گفته: برای من خیلی مهم است که درباره این موضوع رک و صریح باشم تا کسانی که در شرایط مشابه قرار دارند بتوانند متوجه شوند که بی ارزش نیستند.

بل مطمئن است که همه آدم ها چیزی برای عرضه به این جهان دارند و نباید احساس تنهایی نمایند، چون بسیاری از ما ممکن است با مسائل روحی دست به گریبان شویم. صرفاً باید به آن مطلع باشیم و انکارش نکنیم.

منبع: روزیاتو